به گزارش راه شلمچه، آیا میتوان با استناد به قرآن، وجوب حجاب شرعی را فهمید؟
پاسخ: مطابق آیات قرآنکریم، سنت نبوی همچون آیات قرآن حجت است و به خاطر همین، از جهت الهی بودن، هیچ فرقی بین آموزهها و تعالیم قرآن و سنت وجود ندارد. ازاینرو، عدم اشاره به مطلبی در قرآن و اشاره به آن در سنت، لزوماً به معنای کماهمیتی آن آموزه نیست و ممکن است علل دیگری در کار باشد. چنانکه کمی یا زیادی اشاره به مطلبی در قرآن نیز لزوماً به معنای کمی یا زیادی اهمیت آن مطلب نیست.
حجاب در قرآن
خداوند در سه آیه از آیات قرآن احکامی را در رابطه با حجاب بیان کرده است. این آیات بر این پایه هستند:
1. آیه خُمُر
« وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ... لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ... »؛ و به زنان باایمان بگو... [برای پوشاندن گردن و سینه] مقنعههای خود را به رویگریبانهایشان بیندازند و زینت خود را آشکار نکنند...
در این آیه چند نکته مهم وجود دارد:
1. آیه با «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ؛ به زنان مؤمن بگو» شروع شده که این یعنی تکتک زنان مؤمن، اعم از اینکه همسر پیامبر باشند یا نباشند، مخاطب این آیه هستند؛
2. کلمه «لْیَضْرِبْنَ» در زبان عربی فعل امر و فرمان و به معنای این است که انجام این کار واجب و بایسته است و هرگز نباید ترک شود.
3. واژه «خُمُرِهِنَّ» در عربی جمع «خِمار» و به معنای پوشش سر، روسری و مقنعه است. زنان عرب حتی پیش از نزول آیات حجاب، بدن، مو و سرشان را میپوشاندند و به خاطر همین نیازی نبود که در این زمینه به آنها تذکری داده شود؛ اما دو طرف روسری را به پشتسرشان میانداختند و درنتیجه، گردن و تختسینهشان آشکار بود. خداوند در این آیه به آنها دستور میدهد که دو طرف روسریتان را بر روی سینهتان بیندازید تا گردن و تخت سینه شما نیز پوشیده شود.
2. آیه جلابیب
« یا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ اَلْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ... »؛ ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانی که مؤمن هستند بگو: چادرهایشان را بر خود فرو پوشند...
در رابطه با این آیه توجه به دو نکته ضروری است:
1. حکم بیانشده در این آیه اختصاصی به همسران و دختران پیامبر خدا ندارد و شامل همه زنان مؤمن میشود: «نِساءِ اَلْمُؤْمِنِینَ»؛ «همسران مؤمنان»؛ بنابراین، هر زن مؤمنی باید این حکم را رعایت کند.
2. کلمه « جَلاَبِیب» در زبان عربی جمع «جِلباب» است. این کلمه به معنای پوششی است که سرتاسر بدن را میپوشاند و مصداق امروزی آن چادر است.
بنابراین، مطابق این دو آیه، بر همه زنان واجب است که هم از روسری استفاده کنند و سر، گردن و تختسینه خود را بپوشانند و هم یک پوشش سرتاسری مثل چادر داشته باشند که همه بدن آنها را بپوشاند؛ تنها مقداری که پوشاندن آن واجب نیست گردی صورت و دو دست تا مچ است.
3. آیه معافیت زنان سالخورده
«و بر زنان از کار افتادهای که امیدی به ازدواج ندارند، گناهی نیست که حجاب و روپوش خود را کنار بگذارند، البته تنها به این شرط که با زیور و آرایش خویش قصد خودآرایی نداشته باشند؛ و پاکدامنی برای آنان بهتر است؛ و خدا شنوا و داناست.»
هرچند این آیه از معافیت زنان سالخورده، آن هم با شرایط خاصی همچون عدم آرایش، از حکم وجوب حجاب خبر داده، اما مفهوم آیه این است که زنانی که سالخورده نیستند، حق ندارند حجاب و روپوش خود را کنار بگذارند؛ چنانکه وقتی حتی زنان سالخورده نباید با زیور و آرایش در مقابل نامحرم ظاهر شوند، زنان جوان به طریق اولی نباید چنین کاری را انجام دهند.
آیه خاص حجاب
همسران پیامبر خدا(صلیالله علیه و آله) افزون بر آیات عمومی حجاب، یک حکم اختصاصی نیز داشتند:
«و زمانی که از همسران پیامبر متاعی خواستید، از پشتپرده و حجابی، از آنان بخواهید که این برای قلب شما و قلبهای آنان پاکیزهتر است... »
مطابق این آیه شریفه، مردان نامحرم باید از پشتپرده با زنان پیامبر خدا سخن میگفتند و حق نداشتند با آنان رو در رو
شوند؛ حتی اگر حجابشان کامل بود.
چرایی کمی تعداد آیات حجاب
همانطور که مشاهده شد دستکم سه آیه از آیات قرآن درباره حجاب است. در این سه آیه حکم پوشش زنان، چه از جهت نوع پوشش و چه از جهت مقدار آن و همچنین از جهت کسانی که ملزم به رعایت حجاب هستند، آشکارا بیانشده و جای ابهامی باقی نمانده است. درباره اینکه چرا فقط چند آیه انگشتشمار از آیات قرآن درباره حجاب است، باید گفت: اولاً هدف خداوند از نزول آیات حجاب، بیان حکم شرعی این مسئله بوده و وقتی همین چند آیه برای رسیدن به این هدف کفایت میکنند، چرا باید آیات بیشتری به این مسئله اختصاص یابند؟!
شاید کسی بگوید: اگر حجاب اهمیت داشت شاهد آیات بیشتری درباره آن میبودیم. در مقام پاسخ باید گفت: نبود آیات بیشتر، نشانه اهمیت کم مقوله حجاب نیست؛ بلکه از عدم ضرورت طرح بیشتر این موضوع ناشی میشود؛ چراکه برخلاف زمانه ما که میتوان آن را عصر برهنگی نامید، درگذشته نهچنداندور، برخلاف وضعیت کنونی، بههیچوجه برهنگی شایع نبوده است.
برای نمونه، فرهنگ رایج در شبهجزیره عربستان و در عصر نزول قرآن و حتی پیش از آن، فرهنگ پوشش بوده است و زنان آن عصر، بهجز در موارد خاص و نادر، همگی حجاب، حتی حجاب سر داشتند و به خاطر همین، نیازی به این نبود که قرآن بیش از مقدار کنونی به این مسئله بپردازد و اگر میپرداخت کاری لغو صورت گرفته بود.
شاید کسی بگوید: با توجه به اینکه از یکطرف، قرآن اختصاصی به زمانه نزولش ندارد و مردم تا قیام قیامت مخاطب آن هستند و از طرف دیگر، در زمانه ما برهنگی تبدیل به یک فرهنگ شده است، باید شاهد آیات بیشتری درباره حجاب در قرآن میبودیم تا این کتاب ناظر به زمانه ما نیز باشد؛ اما این اشکال وارد نیست؛ چراکه «اگر در خانه کس است یک حرف بس است». اگر کسی بخواهد حجاب را رعایت کند، همین سه آیه برای اینکه به وظیفه خود پی ببرد، کفایت میکند؛ چنانکه وقتی کسی نمیخواهد به فرامین الهی ملتزم باشد، حتی اگر همه آیات قرآن نیز درباره حجاب باشد، باز رعایت نمیکند. نشان به این نشان که اکثر کسانی که حجاب را رعایت نمیکنند، به واجباتی همچون نماز، روزه، زکات، خمس، حج، امر به معروف و نهی از منکر نیز مقید نیستند؛ با اینکه درباره برخی از این واجبات شاهد دهها آیه در قرآنکریم هستیم.
ادله روایی حجاب
حتی اگر هیچ آیهای از آیات قرآن درباره وجوب حجاب نبود، باز نمیتوانستیم مدعی شویم که حجاب از نظر خداوند اهمیت ندارد؛ چراکه مطابق قرآنکریم آموزههای نبوی همتای آیات قرآن، حجت، معتبر و واجبالاجراء هستند: «مَنْ یُطِعِ اَلرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اَللّهَ... »؛(10) هرکه از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است... ازجمله نکاتی که در روایات نبوی بر آن تأکید شده، وجوب حجاب است. به عنوان مثال، روزی برادرزاده عایشه به خانه پیامبر آمد. هنگامیکه حضرت او را دید از وی رو برگرداند.
عایشه گفت: این فقط یک دختربچه است! پیامبر خدا صلیالله علیه و آله فرمودند: هنگامیکه زن به سن بلوغ و دوره زنانگی میرسد، غیر از صورت خود، مابقی بخشهای بدنش را نباید ظاهر کند. چنانکه روزی اسماء، دختر ابوبکر با لباس نازک وارد خانه پیامبر خدا شد. حضرت از او رو برگرداند و فرمود: ای اسماء! زن از زمانی که به سن بلوغ میرسد، جز گردی صورت و دست، مابقی بخشهای بدنش را نباید آشکار کند. در روایتی از حضرت محمد(ص) آمده است: دختربچه از زمانی که عادت ماهانه به او دست میدهد، شایسته نیست که جز صورت و دست او تا مچ، بخش دیگری از بدنش دیده شود. در کنار سنت پیامبر خدا آموزههای ائمه هدی نیز به حکم آیاتی همچون آیه اولوالأمر و احادیث متواتری همچون حدیث ثقلین، همسان قرآن، حجت و معتبر است. یکی از اموری که در احادیث اهلبیت مورد تأکید قرارگرفته، وجوب حجاب است. برای نمونه، امام صادق(ع)فرموده است: «لَا یَصْلُحُ لِلْمَرْأَهِ الْمُسْلِمَهِ أَنْ تَلْبَسَ مِنَ الْخُمُرِ وَ الدُّرُوعِ مَا لَا یُوَارِی شَیْئا؛ براى زن مسلمان خوب نیست که لباسی بپوشد که بدنش را نپوشاند.»
نکته پایانی؛
هرچند قرآن بر لزوم چشم پوشیدن مردان از زنان نامحرم تأکید کرده؛ اما در هیچ آیهای از آیات قرآن به لزوم حجاب برای مردان اشاره نشده است. این عدم اشاره به دلیل واجب نبودن حجاب بر مردان نیست؛ چراکه مردان نیز همانند زنان، البته با تفاوت در مقدار حجاب، باید حجاب را رعایت کنند؛ بلکه این عدم اشاره به وجوب حجاب بر مردان بهخاطر این است که مردان در زمان و مکان نزول قرآن نوعاً مقداری از حجاب که بر آنان واجب بوده را مراعات میکردند و از اینرو، مشکلی از این جهت در جامعه وجود نداشته تا نیازی به تذکر خداوند در قرآن باشد.
منابع برای مطالعه بیشتر:
-کتاب «حجاب در صدر اسلام» محمدرضا شاهسنائی.
منبع؛ کیهان