عبدالملکی؛

چشم‌انداز مذاکرات ایران و آمریکا

 آشفتگی روانی و سیاسی آمریکایی‌ها و سه کشور اروپایی رمقی برای تداوم مذاکرات باقی نگذاشته است. می‌بایست به‌عنوان آخرین بار مذاکره با آمریکا برای همیشه به این وضعیت پایان داد و صنعت هسته‌ای را مثل صنعت نفت ملی اعلام کرد.

راه شلمچه- سعید عبدالملکی عضو هیئت علمی دانشگاه؛  روش‌شناسی آمریکا در مذاکرات در چهار دور مذاکره غیرمستقیم نشان می‌دهد که اساساً آنان در دور اول مذاکرات با احترام متقابل و حداقل خواسته‌ها وارد مذاکره شدند اما در دوره‌های بعدی تغییر موضع دادند و خواسته‌های دیگری را مطرح کردند که روند مذاکرات را با چالش و پیچیدگی مواجه کرده است.
به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها در دور اول به دو منظور با انعطاف و تک‌موضوعی یعنی مذاکره برای کاهش غنی‌سازی و رفع یا کاهش تحریم‌ها و غیرمستقیم به مذاکرات وارد شدند تا اولاً ایران به تله مذاکراتی ورود کند و ثانیاً به لحاظ روانی سطح انتظارات افکار عمومی جامعه ایران را بالا ببرند که کاهش معنادار نرخ ارز یکی از مصادیق آن است.
به‌منظور ریشه‌یابی رفتار آمریکایی‌ها در دور اول مذاکرات که صرفاً بحث هسته‌ای و کاهش غنی‌سازی و غیرمستقیم در قبال کاهش یا رفع تحریم‌ها بود دو فرضیه زیر را می‌توان در نظر گرفت:
۱.آمریکایی‌ها با این خطای محاسباتی وارد مذاکره شدند که عامل اصلی اعتمادبه‌نفس ایران دانش و توان هسته‌ای و غنی‌سازی است و اگر موفق شوند به‌نوعی آن را از ایران بگیرند سازمان اعتمادبه‌نفس ایران فرومی‌ریزد و سایر گزینه‌ها مثل توان موشکی و پهپادی و محور مقاومت به‌راحتی واگذار می‌شود و لیبی سازی اتفاق می‌افتد. به‌عبارت‌دیگر؛ آمریکایی‌ها فکر می‌کردند با این نوع شروع می‌توانند مذاکرات را در راستای براندازی و به نفع خود به نتیجه برسانند.
۲.فرضیه دوم این است که ایران به قدرت بازدارندگی رسیده است لذا آمریکایی‌ها به لحاظ ذهنی و روانی ایران هسته‌ای را پذیرفته‌اند و مردم ایران نیز از جنبش زن، زندگی آزادی عبور کرده‌اند و با شرایط موجود مشکلی ندارند لذا گزینه حقوق بشر نیز کارآمدی خود را ازدست‌داده است و آمریکایی‌ها ناچارند صرفاً روی کاهش غنی‌سازی ایران مذاکره کنند.

اگر خوشت اومد لایک کن
0
واکنش جالب یک روانشناس به طرح صیانت از فضای مجازی؛ مواجهه احساسی یا فاجعه‌سازی!
عبدالملکی؛جنگ شناختی
آخرین اخبار